منشور نفس

شعرواره‌های مسعود نصرتی (نوین)

منشور نفس

شعرواره‌های مسعود نصرتی (نوین)

منشور نفس

شاگردم و استاد تویی،‌ نکته بیاموز!

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «درمان» ثبت شده است



خواهم که شوم همدم غمدیده باران
آلوده به اشکی که مرا کرده غزلخوان

چون شعر غریبی که به وزنی شده ناکام
قلبم شده در لرزش چشمان تو ویران

در دامنه افتاده ز پا تا که بیایی
چون دیر رسی درّه شود صاحب این جان

درمان مرا مرگ مگر چاره بیابد
یا آنکه طبیبی که کند زلف پریشان

کافی‌ست ز انبوه بلا شعر سرودن
دیوانه نباید به جنونش کند اذعان

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۲۷
مسعود نصرتی (نوین)



یارانه! سراغ از تو بگیرند کجایی؟
زین نرخ تورم تو فقط مرهم مایی

گویند نگیرید که شود خرج به درمان
بر وعده وفا کن تو اگر عبد خدایی

این قفل و کلیدِ در بهداشت به دستت
امید به این است که تو نیز قفل‌گشایی

گر عهدشکنی از تو ببینم روزی
نفرین بکنم چون که سزاوار بلایی

مردانه بکوش، حرف و عمل هر دو یکی کن
باشد که نگویند ز صداقت تو جدایی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۲:۰۹
مسعود نصرتی (نوین)